بی کس بیماری دل است
بی کس بیماری دل است و تنهایی التیام بخش آن.
و من در این تنهایی با چشمانی بارانی ، در شعله های مهربان نگاهت می سوزم ،
در سخاوت قلب دریایی ات غرق می شوم و در تنهایی خودم پژمرده می گردم.
جانان من، تو بدان من به آسمان، به ماه و به تمام زیبایی ها سوگند یاد کرده ام
که هرگز غروب عشق را نظاره گر نشوم.
من با سقوط قطره ی اشکم بر گونه های خیس تنها یی، نام زیبایت را زمزمه می کنم.
سنگین ترین غروب من لحظه ی بی تو بودن است
و سکوت تو خاموش ترین حجم لحظه هایم.
و من تو را می سرایم، ای سبزترین دقایق زندگی ام.
سلام آقا پویاااا
راس گفتی... خیلی قشنگ بودا!!!
سنگین ترین غروب من لحظه ی بی تو بودن است...
سلام.....من یه مدت طولانی حدود یه سال نبودم..ولی دوباره شروع کردم...خیلی ممنونت میشم اگه بهم سر بزنید....راستی وبلاگتونم خیلی خوشگله...مطلب هاتونم که خیلی زیباست...
موفق باشید...تابعد...