بی کس بیماری  دل  است

 

بی کس بیماری  دل  است و تنهایی  التیام بخش  آن.

 و من  در این تنهایی  با  چشمانی  بارانی ، در شعله های  مهربان  نگاهت  می سوزم ،

در سخاوت  قلب  دریایی ات  غرق  می شوم و در تنهایی  خودم پژمرده  می گردم.

جانان  من، تو  بدان  من  به  آسمان، به  ماه  و  به  تمام  زیبایی ها  سوگند  یاد  کرده ام 

 که  هرگز  غروب  عشق  را  نظاره گر  نشوم.

من  با  سقوط  قطره ی  اشکم  بر  گونه های خیس  تنها یی، نام  زیبایت  را  زمزمه  می کنم.

سنگین ترین  غروب  من  لحظه ی  بی تو بودن  است

 و سکوت  تو  خاموش ترین  حجم  لحظه هایم.

و  من تو را  می سرایم، ای  سبزترین  دقایق  زندگی ام. 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سیب کوچولو چهارشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 20:51 http://sibhavij.blogsky.com/

سلام آقا پویاااا
راس گفتی... خیلی قشنگ بودا!!!
سنگین ترین غروب من لحظه ی بی تو بودن است...

ریحانه جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 14:03 http://aseoon.persianblog.ir

سلام.....من یه مدت طولانی حدود یه سال نبودم..ولی دوباره شروع کردم...خیلی ممنونت میشم اگه بهم سر بزنید....راستی وبلاگتونم خیلی خوشگله...مطلب هاتونم که خیلی زیباست...
موفق باشید...تابعد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد