ای ستاره ای ستاره ی غریب

ای ستاره ای ستاره ی غریب از بشر مگوی و از زمین مپرس

زیر نعره ی گلوله های اتشین از صـــــــــفای گونه های آتشین مپرس

زیر سیـــــــلی شکنـجه های دردناک از زوال چــــــــــهره های نازنین مپرس

پیش چـــــــشم کودکان بی پنـاه از نـــــگاه مادران شرمــــــگین مپرس

در جهـــــــنمی که از جهان جداست در جهنمی که پیش دیده ی خداست

از لهیب کوره ها و کــــــــوه نعش ها از غریو زنده ها میان شعله ها

بیش از این مپرس

ای ستاره ای ستاره ی غریب ما اگــــــــر زخاطر خدا نرفته ایم

پس چــــرا به داد ما نمی رسد؟ ما صدای گریه مان به آســـــمان رسید

از خدا چرا صـــــــــدا نمی رسد


ای ستاره باورت نمی شود


در میان باغ بی ترانه ی زمین ساقه های سبز آتشی شکسته است

لاله های سرخ دوستی فسرده استغنچه های نورس امید

لب به خنده وا نکرده مرده است پرچم بلند سرو راستی

سر به خاک غم سپرده است ای ستاره ، باورت نمی شود

آن سپیده دم که با صفا و ناز در فضـــــای بی کرانه می دمید

دیگر از زمین رمیده است این سپیده ها سپیده نیست

رنــــــــــــــگ چهره ی زمین پـــــــــــــریده است

 


آنکه با تو میزند صـــــــدای مهر


جــــــــــــــــز به فکر غارت دل تو نیست گر چراغ روشنی به راه تست

چشـــــــــــــــم گرگ جاودان گرســــــــــــنه ای است

ای ستاره ،ما سلام مان بهانه است عشق مان دروغ جاودانه است

در زمین زبان حق بریده اند حق زبان تازیانه است

وانکه با تو صادقانه درد دل می کند های های گریه ی شبانه است


گوشتان اگر به ناله ی من آشناست

 

از سفیــــــنه ای که میرود به ســــــوی ماه از مســـــافری که میرسد زگرد راه

از زمـــین فتنه گـــــرحــــذر کنید پای این بشـــــــــــــــراگر به اسمان رسد

روزگــــــــــارتان چو روزگار ما سیــــــــــــــاه ست

ای ستاره ای که پیش دیده ی منی باورت نمی شودکه در زمین

هر کجـــــــاه هر که می رســــــــی خنجـــــری میان مشت خود نهفته است

پشت هر شکوفه ی تبسمی خار جانگزای حیله ای شکفته است

 


از خــــــــــــــــــــدا صـــــــــــــدا نمی رســـــــــــــــد

ای ستاره ها که از جهان دور چشمتان به چشم بی فروغ ماست

نامی از زمین و از بشر شنیده اید میان ابی زلال اسمان

موج دود و خون و اتشی ندیده اید؟

این غبار محنتی که در دل فضاست این دیار وحشتی که در فضا رهاست

این سرای ظلمتی که اشیان ماست در بی تباهی شماست