بوسه ...

 


بوسه یعنی لذت دل دادگــــی لذت از شب ، لذت از دیوانگـــی

 بوسه یعنی حس خوبه طعـــم عشق طعم شیرینی به رنگ سادگـــــی

 بوســـه یعنی آغازی برای ما شــــدن لحظه ی با دلبری تنها شـــــدن

بوســـه سرفصله کتاب عاشقـــی بوسه رمز وارد دلها شــــــــدن

بوسه آتش می زند بر جسم و جان بوسه یعنی عشق من با من بمان
 

 

 

آدمی که عاشق شد آدم نیست 

 

آدم تو زندگیش فقط یه بار عاشق میشه


 اگه حتی به دو بار کشید اون عشق نیست


آدم وقتی عاشق شد حتی یه لحظه هم عشقش رو نمیذاره و بره


 اگه این کارو کرد اون عشق نیست

آدم وقتی عاشق شد  چشمش خود به خود روی همه بسته میشه  اگه نشد  اون عشق نیست


آدم وقتی عاشق شد   فقط صلاح و خوبیه عشقش رو میخواد

 اگه غیر از این بود  اون عشق نیست 


آدم وقتی عاشق شد  یه لحظه نمیتونه غم عشقش رو ببینه و آروم بگیره 

اگه غیر از این شد  اون عشق نیست


 آدمی که عاشق شد  هیچ وقت با رفتن عشقش به آرامش نمیرسه

  اگه رسید  اون عشق نیست


آدمی که عاشق شد   آرامش رو فقط تو آغوش عشقش میبینه 

 اگه غیر از این شد  اون عشق نیست


آدم اگه عاشق شد هیچ وقت اون عشق رو فراموش نمیکنه

 حتی اگه ازش دور بشه و همه درهای بینشون بسته بشه


اگه فراموش کرد   اون عشق نیست 


آدمی که عاشق شد آدم نیست

 

اون فــقـط یــــه عـــاشــقـــــه

 

 

می شه زندگی رو ساخت

 

نفرین به جاده ها نکن تقصیر جاده نیست عزیز


رو بغض خیس پنجره اینجوری اشکاتو نریز


به دور و بر نگاه کنی قحطی مهربونیه


حال کبوتر و نپرس بدجوری بالش خونیه


نفرین نکن به آسمون تقصیر آسمون چیه ؟


بین تموم آدما درد من و تو یکیه


اشکاتو پاک کن همسفر گاهی باید بازی رو باخت


اما اینو یادت باشه باز می شه زندگی رو ساخت

 

 

  عشق

 

در مشرق عشق دشت خورشید تویی

 

در باغ نگاه یاس امید تـویـی

 

در بین هزار پونه آنکس که مرا

 

چون روح نسیم زود فهمید تویی