روی قـــــــلبم عــاشقانه می نـــویسم دوســـــــتت دارم

عشق و احساس

تمام عشق و احساسم کجایی ؟

                                                                          تو در آرامش من بی قراری

                           بدون تو دلم آروم نگیرد



                                              مگر مرگم تو رو از من بگیرد

    تمام لحظه ها رو می شمارم

                                                                            برای دیدنت من در شتابم

واسه گرفتن تو در کنارم

                                   عمریست همچنان در انتظارم

                                                                                     تو رو می خواهم از یکتای دنیا

                           برای رسیدن هر دو به بالا

* نوشته شده توسط ماهی جون

پویا جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:30

نظرات 14 + ارسال نظر

الهه جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 13:13 http://elaheyebaran.blogsky.com

سلام
در مورد داستان باید بگم
اون پسر ۵۰ سنت داشته و می خواسته یه بستنی ساده که ۳۵ سنته بخره که ۱۵ سنتش و هم بده به گارسون بابت انعام
همین
شعرت و هم می خونم
بای

دیانا یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 00:19 http://justkhodam.blogsky.com

سلام
به به شما زن و شوهر با هم شاعرید
دمتون گرم
خشته نباشید
بابا من آپ کردم
اما به دلایلی فعلا حذفش کردم تا آپ بعدی دوباره برش میگردونم

کلاغ تنها یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 18:14 http://www.lonecrow.persianblog.com

مگر مرگم تو رو از من بگیره!

فکر کنم اگه خدا نکرده ام مرگ به سراغ یه عاشق بیاد معشوق از دست میرود نه عاشق.
عاشق همروز زنده است.!
قلب عاشق به عشق میتبد . نه به زندگی.

-----------
قشنگ بود و آروم. دوست داشتم شعرتو.

مرجان سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 16:58 http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

الهی بترکین ! چطوری بلدین شعر بگین ؟ من که هرچی زور میزنم شعری به ذهنم نمیاد . شعرت قشنگ بود هورااااااااااااا !
سلام دوست گلم
مرسی که به من سر زدی . متاسفانه مدتی سراغ وبلاگم نیومدم اصلا وقت نکردم پس منو ببخش اگه دیر جوابتو دادم .
بای بای

دیانا جمعه 26 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 17:13 http://justkhodam.blogsky.com

سلام پسر شکمو
خوبی؟
ماهی جون خوبه؟
من بالاخره آپ کردم

الهه جمعه 26 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 19:18 http://elaheyebaran.blogsky.com

شعرا قشنگ و نازه
ماهی جون دستت درد نکنه
منم یه زمانی شعر می گفتم
ولی حالا حوصله ندارم

ویدا یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 00:43 http://vida64.persianblog.com

مثل همیشه شعرای قشنگ باحال می نویسی شکمو !!!

هدیه چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:32

سلاااام خوبی؟؟؟
وای که چقد دلم تنگ شده بیااام باز کامنتدونیاتونو بترکونم ولی خیلی درگیرم اصلآ وقت ندارم :((

هدیه چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:35

ایووووووول ماهی جوووون کارت درسته....
شعرت خیلی ماه بود
مثل خودت ماهی هم بووود :دی

هدیه چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:37

راستی تا یااادم نرفته من آپیدم :چشمک یه سر بزن با ماهی جونتم بیااا دو تا جا واستون گرفتم بیاااین یادتون نره :دی
شاد باشین...
سی یووو.....
بای بای

سپیده پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 22:42 http://the-bird.blogsky.com

سلام به تو دوست داشتنی.
حقیقتشو بگم؟
یکم ضعیف بود.با عجله نوشتی.می تونستی بیشتر روش کار کنی.قافیه وزن بعضی جاها هم معنی مشکل داره.
کلا منظورو می رسونه پر از احساسم هست. اما خوب...
یکم بیشتر روش کار کن.در ضمن ناراحت نشو.دوست واقعی اونه که با گفتن اشکالاتت باعث پیشرفتت بشه

پرنده آپدیت شد ، به آشیونه ی من بیا و خوشحالم کن.
{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}

من نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد
که چرا انسان
این دانا ، این پیغمبر
در تکاپوهایش – چیزی از معجزه آن سو تر – ره نبردست به اعجاز محبت

{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}---{}

با یه شاخه گل سرخ منتظرتم
پر پروازم باش
موفق باشی…

<---||-|| P /^ R /^ N || ) E ---->