ای شب ( 3 )
در سایه ی ان درخت ها چیست کز دیده ی عالمان نهان است
عجز بشر است این فجایع یا انکه حقیقت جهان است ؟
در سیر تو طاقتم بفرسود زین منظره چیست عاقبت سود ؟
تو چیستس ای شب غم انگیز در جست و جو چه کاری اخر ؟
بس وقت گذشت و تو همانطور استاده به شکل خوف اور
تاریخچه ی گذشتگانی یا رازگشای مردگانی ؟
تو ایینه دار روزگاری یا در ره عشق پرده داری ؟
یا دشمن جان من شدستی ؟ ای شب بنه این شگفتکاری
بگذار مرا به حالت خویش با جان فسرده و دل خویش !
بگذار فرو بگیردم خواب کز هر طرفی وزد باد
وقتی ست خوش و زمانه خاموش ورغ سحری کشید فریاد
شو محو یکان یکان ستاره ؟ تا چند کنم به تو نظاره
بگذار بخواب اندی ایم کز شومی گردش زمانه ،
یکدم کمتر با یاد ارم و ازاد شوم زهر فسانه
بگذار که چشم ها ببندد کمتر کمتر به این جهان بخندد
نیما یوشیج
سلام دوست عزیز اینا جدیدترین ورژن های این نرم افزاراست اگه از این جدید تر اومده خوب لینکش رو بده ما هم ببینیم ( لطفا به ورژن برنامه نگاه کن بعد بگو تکراری هستن )
لطفا یه سری به سی دی های نرم افزاری بیرون هم بزن بعد به من بگو
سلام ...
شعر بسیار زیبایی از نیما یوشیج انتخاب کردی ...
موفق باشی ..
در پناه حق
ببین بی خیال شدم در ضمن ببخشید سر کاری بود من تو دانشگاه تهران درس می خونم.
azizam to ham ye sari be webaie farsi bezan
سلام خوبی ؟ مرسی که خبرم کردی ...راستی خوب شد که نیما یوشیج شعرش و از این بلندتر نسرود وگر نه ما باید باز هم می دیدم که زیر شعر نوشته ادامه دارد :( ... البته تو وبلاگ تو ....برم همه شو یکجا بخونم که لذتش بیشتره ...راستی حال ماهی جونت چه طوره ؟ از طرف من بهش سلام برسون ... موفق باشی...
سلام دوست گلم
مرسی که بهم سر زدی . راستش جون کندم تا تونستم این شعر رو با آهنگ بخونم . ولی قشنگ بود
بازم منتظرتم
بای بای
سلام
زیبا و پر احساس مینویسی.
موفق باشی
ممنون از اینکه به وبلاگ خودت سر زدی.
بای
سلام پویا جان
عالی بود
واقعا زیبا بود
موفق باشی
دوستی تملک تو برکسی یا چیزی نیست . دوستی مثل بوییدن یک سیب است بدون آنکه به آن گازی بزنی. و عشق گاز زدن سیب است یعنی که بخواهی آنرا مال خودت کنی دوست عزیز ! اگر روزی دلت گرفت سری هم به خانه دلت بزن . آنجا هیچ چیز و هیچ کس تکراری نیست. حتی عشق. عشق اگر صدها بار هم تکرار شود باز هم تماشایی است و تکرار آن تکرار نیست. تکرار عشق تکرار خوبیهاست فرار کردن از تکرار است.
سلام شرمنده من کم سر می زنم. موفق باشید
سلام
زیبا بود
مواظب ماهی کوچولوتم باش تو این دریا پر کوسه هاهی ست
اگه می خوای اتفاقی برای ماهی شما نیافته باید خودتم کوسه باشی تا بتونی با کوسه ها بجنگی ولی مواظب باش خودت ....
دوباره سلام می تونم یه سوالی ازت بپرسم؟بپرسم ؟ اگر خواستی جواب بده...راستش من از حجم زیاد لینک دوستان تو وبلاگم خسته شدم خیلی طولانیه می خواستم اون و به صورت منویی در بیارم که کوچیکتر به نظر بیاد یه وبلاگ هم ساختم می خواستم تموم لینکارو اونجا بذارم ولی دیدم کار بی خوددیه یه دو سه تا کد هم برای این کار تو وبلاگم قرار دادم ولی اونی که من می خوام نشون نمی ده راستش دیدم از تو که لینک دوستانت به این صورته کمک بگیرم شاید درست بشه ... می تونی ؟ اگر دوست نداری هیچ اشکالی نداره فقط جوابتو بهم بگو لطفا اگر می شه ....منتظرم آقا پویا...
سلام.ممنونم از حضورتان...شعرتان بسیار زیبا وتامل برانگیز بود....
بگذار که چشم ها ببندد کمتر کمتر به این جهان بخندد
زیبای زیبا.....تابعد....
با سلام شعر ای شب خیلی قشنگ بود یه وقت به خودت نگیری؟باهات یه شوخی کردم در مورد دانشگاهم نمی خواستم فکر کنی اهل کلاس گذاشتنم ولی واقعا اگه بخوای بدونی من تو دانشگاه تهران درس می خونم
دمت گرم به ما هم سر بزن اگه موافق تبادل لینک هستی خبر بده
بای
سلام دوست عزیزم!
مطالبت بسیار زیبا و جالب بود.
وبلاگ خوبی دارین.
خوشحال میشم به کلبه حقیرانه من هم سر بزنی.
منتظر حضور سبزت هستم. اگه زحمتی نیست به دوستات وبلاگم را معرقی کن. ممنونم از توجه شما دوست گلم.
شاد و تندرست باشی دوست خوبم.
بامدادان به باغ رفتم تا برایت دامنی گل سرخ بچینم. ام انقدر چیدم که دامنم تاب نیاورد و بندش بگسست.
بند دامنم بگسست و گلهای سرخ همراه نیسم راه دریا در پیش گرفتند. همه رفتند و هیچکدام باز نگشتند. فقط امواج دریا لختی چند به رنگ گلگون درآمدند، تو گوئی لحظه ای اب و آتش بهم امیختند.
اکنون دیگر گلی ندارم که ارمغانت کنم. اما هنوز دامنم از بوی گلهای سرح عطرآگین است.
اگر میخواهی عطر گلها را ببوئی، امشب سر بدامان من گذار...
آموزگار نیستم که تو را بیاموزم چگونه دوست بداری. ماهیان به آموزشی نیازمند نمی شوند تا بیاموزند چگونه شنا کنند و گنجشکان به آموزنده ای نیازمند نمی شوند تا بیاموزند چگونه پرواز کنند. پس به تنهائی شنا و به تنهائی پرواز کن که عشق را کتابی نیست و بزرگترین عشاق تاریخ خواندن نمی دانستند.
وبلاگت خیلی مزخرفه.
شعر قشنگی بود. فقط موندم چرا ادامه ندارد؟؟؟... (~:
من آپم.شعرت قشنگ بود.
سلام
خیلی سلیقه و متنهات خوبه و به دل میشینه
اگه دوست داشتی به منم سر بزن
سالی یه بار آپ می کنی؟ خاک بر سرت.
سلا م وبلا گ با حالی داری به من سربزن باشه بعد وقتی وبلاگ من و دیدی در باره تبادل لینک بهم بگو متنهای زیبا ی داری
واقعا عالی بود
باز هم ادامه بده
بخورمی مخور اندوه و غم
که از غم فزونی نیابد نه کم