مرگ عشق

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبت ها صبور

صحبت از مرگ محبت

مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است

نظرات 6 + ارسال نظر
اطهر یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 14:19 http://brightfire.blogsky.com

سلام پویا جان .خوبی.لطفا بنویس شعرا از چه کسیه. راستی منم آپدیت کردم ....... فعلا

مهسا جون یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 21:13 http://www.mahsaj0on.blogsky.com

سلام گل پسر...ممنون که سر زدی...بلاگه خوشگل و نازی داری...متن زیبایی هم نوشتی...تابعد

قاصدک دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:06 http://payizan.blogsky.com

سلام خوبی؟
ممنون از محبتت
خیلی خوشحالم کردی

انگار مدتی است که احساس می‌کنم
خاکستری‌تر از دو سه سال گذشته‌ام
احساس می‌کنم که کمی دیر است
دیگر نمی‌توانم
هر وقت خواستم
در بیست سالگی متولد شوم
انگار
فرصت برای حادثه
از دست رفته است
از ما گذشته است که کاری کنیم
کاری که دیگران نتوانند
فرصت برای حرف زیاد است
اما
اما اگر گریسته باشی…
آه…
مردن چقدر حوصله می‌خواهد
بی‌آنکه در سراسر عمرت
یک روز، یک نفس
بی‌حس مرگ زیسته باشی!
انگار این سال‌ها که می‌گذرد
چندان که لازم است
دیوانه نیستم
احساس می‌کنم که پس از مرگ
عاقبت
یک روز
دیوانه می‌شوم!
شاید برای حادثه باید
گاهی کمی عجیب‌تر از این
باشم
با این همه تفاوت
احساس می‌کنم که کمی بی‌تفاوتی
بد نیست
حس می‌کنم که انگار
نامم کمی کج است
و نام خانوادگی‌ام، نیز
از این هوای سربی
خسته است
امضای تازه من
دیگر
امضای روزهای دبستان نیست
ای کاش
آن نام را دوباره
پیدا کنم
ای کاش
آن کوچه را دوباره ببینم
آنجا که ناگهان
یک روز نام کوچکم از دستم
افتاد
و لابه‌لای خاطره‌ها گم شد
آنجا که
یک کودک غریبه
با چشم‌های کودکی من نشسته است
از دور
لبخند او چقدر شبیه من است!
آه ای شباهت دور!
ای چشم‌های مغرور!
این روزها که جرأت دیوانگی کم است
بگذار باز هم به تو برگردم!
بگذار دست کم
گاهی تو را به خواب ببینم!
بگذار در خیال تو باشم
بگذار…
بگذریم!
این روزها
خیلی برای گریه دلم تنگ است!

« قیصر امین‌پور »

عسل دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:43 http://hamonharfhayeasal.persianblog.com

سلام. جالب بود. آپ کردم. خوشحال میشم سر بزنی.
موفق پیروز و عاشق باشی. قربانت.................. عسل

لیدا دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:33 http://lalehsorkh.blogfa.com

سلام خوبی من آپ هستم دوست داشتی بهم سر بزن خوشحال میشم
منتظرت هستم

پویا سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:17 http://www.pooyamcs.blogsky.com

سلام.میبینم ترکوندی.ببخشید دیر سر زدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد