با من حرف بزن 

 

با من حرف بزن که نیازمند اندکی پند و اندرزم

تو در خاطر منی               من با تو احساس زنده بودن می کنم

من یکی درمیان میلیون ها نفر هستم

که به راههای قلبت کر می کنند                من حس می کنم

مرا بالا و بالاتر خواهند برد

به من نگاه کن چرا که من همیشه به تو نگاه کرده ام

دیگر بار شب خود را سرشار از ارزو می بینم.

از جاذبه و نوازش راز امیز تو

می دانم احساس تو نیز چنین است

ان یکی در میان میلیون ها نفر تو هستی

و میلیون ها نفر به سوی او

اما به موقعش من عاشق تو خواهم بود با احساسی که از درون می شکفد

و تو وقتی ان را کشف می کنی که با من حرف بزنی

من یک نفرم و حالا فقط برای توام

و تو را حالا در کنار خود می خواهم

در رویای وجود توام و تو را همیشه در انجا می بینم

 

گل بر باد رفته ی عشق

 

عشقم را به کوه گفتم اشک به دامن اورد

به دریا گفتم موجهایش را یکی پس از دیگری به ساحل اورد

به اسمان گفتم آنقدر گریه کرد که جویبارهایش پر اب شد

به تو اعتراف کردم فقط خندیدی

ای کاش درکم می کردی ای کاش می فهمیدی که چقدر دوست داشتم و دارم

و ای کاش چون من می گریستی

وای کاش ای کاش ای کاش........