مایه برکت چشمان ترم باش عزیزم
نرسیدیم به هم بازی یک تقدیریم
عاقبت در هوس دیدن هم میمیریم
عشقمان مخرج صفریست که تعریف نشد
بعد از آن حادثه هایی که جدامان کردند
اشک میریختیم و دل که نمیکندیم آه
وقتی از فاصله ها گفت دلم خندیدیم
باز هم نام ترا در دل خود حک کردم
باز سایه بالای سرم باش عزیزم