چقــدر باید بگذرد ?

چقــدر باید بگذرد ؟
تا مـن در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد می شم .
تنـــم نلرزد . . .
بغضم نگیرد . . .

نظرات 5 + ارسال نظر
binam سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 15:49

shayad ta hamishe edame peida konad

می خواهم بغلت کنممم از اون مدل هایی که هیچکی نتونه جدامون کنه

بی نام سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 16:23

یادته همیشه میترسیدم از جدایی و تو میگفتی هیشکی نمیتونه ما رو از هم جدا کنه؟دیدی تونستن؟:((((((

آرهههههههههههه :((

بی نام چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:20

پویا چه صبری داشتی وقتی باهم بودیم
من همش غر میززدم استرس میدادم و تو همش ارومم میکردی
عصبانی نمیشدی و باز دوستم داشتی
حالا منی که تو انقدر لوسم کردی مدام باید غر بشنوم مدام باید سرکوفت بخورم سر هر چیز کوچیکی مدام یکی بهم میگه پول ندارم جورم نمیشه هیچی هم درست نمیشه اصلا چرا تو پول نمیدی واسه خرجا؟و من فقط باید تحمل کنم و هیچی نگم چون حوصله دعوا و داد شنیدن و ندارم
دارم میمیرم پویااا:((

غلط کرده اینجوری میگه عزیزممم
مگه تو داری زن میگیری که بخواهی خرج کنی ؟
عزیزم کارایی که گفتم رو کردی ؟ باور کن به نفعت دارم میگمممم
دوست دارممم

بی نام چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:42

نه نکردم
من اصرارشو کردم ولی هنوز نشده
این محضرهای کثافتم که حق طلاق و نمیدن بیشعورااااااااا

تا اینکار هارو نکردی هیچ تصمیمی نگیر عزیزم
باشه ؟
صلاحتو می خواهم به خدااااااااا

binam یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:21

kojai?
chera hich khabary azat nis?:(

جای دوری نیستم ، کجا برم آخه عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد